برای تــو می نویسم...
مثــلِ همـیشه برای " تــو " می نویسم
" تـــــــو "
بـه نـیـت هــر کـــــه دوســت داری بخوان . . .
نظر یادتون نره
مثــلِ همـیشه برای " تــو " می نویسم
" تـــــــو "
بـه نـیـت هــر کـــــه دوســت داری بخوان . . .
نظر یادتون نره
♥اولین تو بودی♥
♥آخرین هم تو خواهی بود♥
♥نمی خواهم طعم چشم دیگری را بنوشم♥
♥انتظار بارانت سخت هم باشد♥
♥فقط به خیال آمدنت♥
♥خیس خیسم♥
♥♥مخاطب خاص♥♥
نظر یادتون نره
بیا تمامش کنیم ...
همه چیز را ...
که نه من سد راه تو باشم و نه تو مجبور شوی به ماندن .
نگران نباش .
قول می دهم کسی جای تو را نمی گیرد .
اما فراموشم کن .
بیخیال من ...
بیخیال همه خاطره های ریز و درشتی که جا گذاشتی ،
بیخیال دفترهایی که یکی بعد از دیگری پر می شدند
از نامه هایی که تو هرگز نخوندی ...
بیخیال دلی که شکست... بیخیال !
بخند ...
تو که مقصر نبودی! من این بازی را شروع کردم .
خودم هم تمامش می کنم ...
می دانی ؟
گاهی نرسیدن زیباترین پایان یک عاشقانه است .
" بیا به هم نرسیم"
نظر یادتون نره
به نام او که می داند چه می گذرد بر این فصل پاییزی دلم !
گفته بودی می آیی . گفته بودی اگر شاعر شوی می آیم !
شاعر شدم و نیامدی .
نیامدی تا تک تک واژه های شعرم را برایت معنا کنم.
نیامدی تا همه باور کنند نامه هایم به مقصد می رسد.
گفته بودی اگر آسمانت ستاره باران شود می آیم .
وای بر تو دست بر آسمان خدا بردم و هزاران بار به لفظ انسان قسمش دهم
تا آسمانم پر ستاره شود. پر ستاره شد اما باز نیامدی!
گفته بودی اگر چشمانت بارانی شود می آیم؛
من خزان هزاران عشق را گریستم من هزاران بار در غم و اندوه یار گریستم
من هزاران بار مردم اما تو نیامدی ...
چرا نمی گذارید فریاد زنم ؟! چرا نمی گذارید بروم ؟
چرا ؟
چه فرقی دارد که من باشم. چه فرقی دارد که من بمانم.
اصلا" چه فرقی دارد وقتی که تو نمی دانی! نمی دانی که دل در گرو چه چیزی داده ام !
می دانم که نمی آیی. می دانم که نخواهی آمد. می دانم که با من یار نمی شوی .
می دانم که با من هم صدا نخواهی شد.
همین کافیست که من دوستت دارم.
گفته بودمت حال مرا هر که دید بر تو نفرین کرد.
چه واژه ی غلطی! چه همهمه ی بی سرانجامی!
چگونه نفرینت کنم که تو این همه عشق را به بهای ناچیز سفر فروخته ای !
بی پرده بگویمت بر آن چه که بامن کردی ؛ تا ابد آسمانت ابری خواهد بود.
بی پرده بگویمت ؛
بی عشق ماندی و بی عشق آسمان چشمانت همیشه بارانیست.
یادت باشد عاشقانه !
یادت باشه بی عشــق آسمان چشمت همیشه بارانیست...
نظر یادتون نره
ای کـــاش
هـمـان آدمـهـائی کـه
نامم را
نـوشتـه هايـم را
و حـرفهـايـم را
به نـام خـودشـان ميزننـد ،
گـوشـه ای از دردهـايـم را هـم بـدزدنـد
و بـه نـام خـودشـان بــزنــنــد...
نظر یادتون نره
جرعه جرعه اين تنهايي را به خوردم دادند
مگر من مي خواستم اين جام پر از خالي را سر بکشم
تنگ مي شود دلم براي آن قفس
همان که در عين بي هوايي
هوايي داشت که شايد کسي مرا مي خواست
کسي که مرا در بند کرده بود حالا نيست در اين حوالي
نظر یادتون نره
حال و هوای این روزهای من حال و هوای دوران است
سکوت و تاریکی ، هوای دم کرده و نفس بی نفس
حال و هوای این روزهای من
حال و هوای ته سیگار آب خورده
ماشین های مدل بالا
صدا بی صدا
حال و هوای این روزهای من
سکوت است و سکوت
نوا بی نوا
قدم می زنم در کوچه باغی قدیمی
به امید هوایی که شاید هوا باشد
نظر یادتون نره
لمس کن کلماتی را که برایت می نویسم !
تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست
تا بدانی نبودنت آزارم می دهد لمس کن نوشته هایی
را که لمس ناشدنیست و عریان !
که از قلبم بر قلم و کاغذ می چکد
لمس کن گونه هایم را که خیس اشک است و پُر شیار
لمس کن لحظه هایم را
تویی که نمی دانی من که هستم ...
لمس کن این با تو نبودن ها را
لمس کن ...
نظر یادتون نره
ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺑﺎ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺑﺎﺷﯽ ﻭ ﻣﻦ ﺑﺎ ﺧﯿﺎﻝ ﺗﻮ ؛
ﺻﺪ ﺷﺮﻑ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ
ﻣﻦ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﻢ ﻭ ﺗﻮ ﺑﺎ ﻓﮑﺮ ﺩﯾﮕﺮﯼ !
نظر یادتون نره
بهانه هایت برای رفتن چه بچه گانه بود ...
چه بیقرار بودی زودتر بروی ...
از دلی که روزی ...
بی اجازه وارد آن شده بودی ...!!
نظر یادتون نره
دلم به " کما " رفته
برای مردنش دست به دعا شوید ...
نظر یادتون نره
تسبیحی بافته ام !
نه از سنگ ...
نه از چوب ...
نه از مروارید ...
بلور " اشکهایم " را به نخ کشیده ام !
تا برای شادمانیت دعا کنم ...
نظر یادتون نره
بعضی ها به ما نمیخوردن !
ما جا خالی دادیم خوردن به شما !
مبارکتون باشه ...
نظر یادتون نره
"ما دیگه به درد هم نمیخوریم"
جمله پایانی عشق های یکطرفه...
درست به سادگی تغییر دادن یك كانال!!!
كسی كه همه زندگیات بوده
محو میشود... به همین سادگی!
نظر یادتون نره
مرا ...
محکم تر در آغوش بگیر !
من "هرگز" نمیخواهم
تو را به دست
"خاطرات"
لعنتی بسپارم ...
نظر یادتون نره
ﻣﻦ ﭼﯿﺰ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻧمی دﺍﺩﻡ ﺑﺎ ﺭﻓﺘﻨﺖ !
ﮐﻤﯽ ﺩﻟﻢ می ﺷﮑﺴﺖ ، ﺷﺐ ﻫﺎ ﮔﺮﯾﻪ میﮐﺮﺩﻡ !
ﯾﺎﺩﮔﺎﺭﺵ ﺳﺮﺩﺭﺩ ﻫﺮﺷﺒﻢ میﺷﺪ !
ﯾﮑﻢ ﺍﺯ ﺁﺭﺍﻡ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﻓﺎﺻﻠﻪ میﮔﺮﻓﺘﻢ !
ﭼﯿﺰ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﻧمی شد، ﺑﺎﻭﺭ ﮐﻦ !
ﺗﻮ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﻣﻦ می ﺑﺎﺧﺘﯽ !
" ﺗﻮ "
ﻋﺎﺷﻖ ﺗﺮﯾﻦ " ﻗﻠﺐ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﺍ میﺑﺎﺧﺘﯽ "
نظر یادتون نره
دردیست بلند کشیده ازعمق فرو رفته تا اوج ...
نگاه تو کوتاه !
و بال من خسته ! پای من شکسته ...
راستی به کدامین مرهم به تو دل بسته ام ؟
من که سالهاست در کفن بی احساسی تو
پیچیده ام بندهای عمر رفته ام را ...
نظر یادتون نره
غربت آن نیست که تنها باشی !
فارغ از فتنه ی فردا باشی !
غربت آن است که چون قطره ی آب
در پی دریا باشی ...
غربت آن است که مثل من و دل
در میان همه کس یکه و تنها باشی ...
نظر یادتون نره
گذشت دیگر آن زمان که فقط یک بار از دنیا می رفتیم ...
حالا یک بار از شهر می رویم …
یک بار از دیار …
یک بار از یاد …
یک بار از دل …
و یک بار از دست …
نظر یادتون نره
یه وقتایی باید رفت...!
اونم با پای خودت...!
باید جاتُ تو زندگی بعضی ها خالی کنی...!
درسته تو شلوغیاشون متوجه نمیشن چی میشه...!
ولی بدون....
یه روزی ...
یه جایی....
بد جوری یادت می افتن که دیگه دیر شده...!
نظر یادتون نره
نـــه نمیــــدانــــی!
هیـــــچ کـــس نمـی دانــــد
پشتــــــــ ایـن چهــــره ی آرام،
در دلــــــــــم چــه مـی گـذرد!
هیـــــچ کـــس نمـی دانــــد
ایـــن آرامــش ظــاهــر و ایــن دل نــا آرام
چقــــدر خستـــــــه ام میـــکنــد…
نظر یادتون نره
نمی دانم ...
سیگار می کشم یا حسرت نبودنت را ...
ریه هایم را پر از دود می کنم یا پر از آهِ رفتنت ...
نمی دانم تو را دود می کنم یا خاطراتت را ...
اصلا چه فرقی می کند ...
" تو " رفته ای ...
نظر یادتون نره
محـــکم تر از آنم که برای تنــها نــبودنم
آنچه که اســـمش را غــرور گذاشته ام!
برایت بــه زمیـــن بکوبــم...
احـســاس من قیمتــی دارد
که هرکس ارزش آن را ندارد...
نظر یادتون نره
از من نرنــــــــــج …
نه مغــــــرورم نه بی احســـــاس …
فقط خســــته ام …
خسته از اعتــــــمادی بیــــجا !
برای همین قفلی محکم بر دل زده ام !
نظر یادتون نره
امشب
دیوانگى در من بالا زده !
نه سکوت ... نه موسیقى ...
نه حتى سیگار …
هیچ چیز و هیچ چیز
این دیوانگى را تسکین نمى دهد
جز عطر تنت لعنتى …
نظر یادتون نره
من و تو از همان روز اول
محکوم به از دست دادن بودیم !
تو، همان یک ذره احساست را …
و من…
تمام زندگی ام را !
نظر یادتون نره
منتظرم خدایا ...
خط پایانت کو ؟!!
آیا جهنمت همین جایی که هستیم نیست؟
من آتشت را به
" نامردی ها " " دو رویی ها " و " خیانت ها "
ترجیح میدهم ...
شاید اگر ایوب هم در عصر ما بود صبرش لبریز میشد ...
نظر یادتون نره
بزرگ که می شوی...
غصه هایت زودتر از خودت قد می کشند
دردهایت نیز...
غافل از آنکه لبخندهایت را
در آلبوم کودکیت جا گذاشته ای!
"شاید بزرگ شدن اتفاق خوبی نباشد"
نظر یادتون نره
من نشانی از تو ندارم
اما نشانی ام رابرای تو می نویسم:
در عصرهای انتظار،به حوالی بی کسی قدم بگذار!
خیابان غربت را پیدا کن و وارد کوچه پس کوچه های تنهایی شو!
کلبه ی غریبی ام را پیدا کن،
کنار بیدمجنون خزان زده و کنار مرداب ارزوهای رنگی ام!
در کلبه را باز کن و به سراغ بغض خیس پنجره برو!
حریر غمش را کنار بزن! مرا می یابی...
نظر یادتون نره
دنیای بدون تو
شباهت عجیبی
با این غروب های لعنتی دارد
دلگیر و دلگیــر و دلـــگیـــر ....
نظر یادتون نره
حرف میزنم...!
راه میروم...!!
میخندم!
نفس میکشم!
اما چیزی حس نمیکنم!!
از نبودنش دلم تنگ نیست...
دلم از حضور کسی گرفته که حواسش به من نیست...!!!!
نظر یادتون نره
پیری میگفت:
اگه میخوای جوان بمونی "دردهای دلتو" فقط به کسی بگو
که دوسش داری و دوستت داره
خندیدم و گفتم:
پس چرا تو جوان نموندی؟
پیر لبخند تلخی زد و گفت:
دوستش داشتم دوستم نداشت
نظر یادتون نره
کاش...
کاش هیچ وقت نفس های بی رمق ما آخر زندگیمون نباشه
کاش یادگار هیچ عشقی یه عکس نیمه سوخته نباشه
که هر وقت نگاهت بهش افتاد از آسمون هم گله کنی
کاش سهم هیچ کس از عشق یه بغض سنگین
و هق هق شبونه نباشه
کاش روزی نرسه که سکوت معنی همدمی حرفای تو باشه
کاش آن قدر غرق رویاها نشی که
فراموش کنی طعم تلخ حقیقت چشیدنیه
کاش روزی نیاد که آفتابی ترین روز عشق
بارونی ترین شب تو باشه
کاش هیچ وقت کارت به جایی نرسه که
تنهایی و غربت رو به نگاه های بی محبت آدما ترجیح بدی...
نظر یادتون نره
من هنوز هم هستم ...
ایســــــتــــاده ام …
بگـــذار ســـرنوشـــت راهـــش را بـــرود … !
مـــن ، همیــن جا ،
کنار قـــول هـایت ،
درســــت روبــروی دوســـت داشتـــنت
و در عمــــق نبـــودنت
محـــــکم ایــستاده ام !!
نظر یادتون نره
گاهی عمر تلف میشود ؛
به پای یک احساس ...
گاهی احساس تلف میشود ؛
به پای عمر !
و چه عذابی میکشد ،
کسی که هم عمرش تلف میشود ؛
هم " احساسش "...
نظر یادتون نره
خسته ام
تکیه زده ام بر دیواری از سکوت ؛
گاه گاهی هق هق تنهایی هایم سکوتم را میخراشد و نقشی از یادگاری میزند
یادگاری هایی که کسی سواد خواندنش را ندارد
هیچ کس جز خدا…!
نظر یادتون نره
گاهی دیدن یک عکس دو نفره تو رو یاد اون نمی ندازه !
تورو یاد خودت می ندازه ...
که چقدر شاد بودی ، که چقدر خندون بودی ، که چقدر جوون بودی !
گاهی آدم ها دلشون فقط برای خودشون تنگ می شه ...
دلم واسه خودم تنگه...
نظر یادتون نره
بعضی وقتها باید یقه ی احساست را بگیری
با تموم قدرت سرش داد بزنی و بگی:
تورو خدا بسه...
بسه دیگه تا حالا هرچی کشیدم از دست تو بود
نظر یادتون نره
بعضی وقتا مجبوری تو فضای بغضت بخندی
دلت بگیره ولی دلگیری نکنی
شاکی بشی ولی شکایت نکنی
گریه کنی اما نذاری اشکات پیدا شن
خیلی چیزارو ببینی ولی ندیدش بگیری
خیلی حرفارو بشنوی ولی نشنیده بگیری
خیلی هادلتو بشکنن و تو فقط سکوت کنی...
نظر یادتون نره
ساده هستم
ساده می بینم
ساده می پندارم زندگی را
نمیدانستم جرم می دانند سادگی را
سادگی جرم است و من مجرم ترین مجرم شهرم
ساده می مانم…
ساده میمیرم…
اما...
ترک نمی گویم پاکی این سادگی را…
نظر یادتون نره
انتظار واژه قشنگی بود برای وقتی که او در راه بود …
انتظار تلخترین واژه میشود وقتی میدانی قرار نیست بیاید …
هر ثانیه مرگ است انتظار کسی که
میدانی نخواهد آمد و من همیشه در انتظار !
نظر یادتون نره
تا حالا بی دلیل حس تنهایی داشتی ؟؟؟
همیشه همین طوره
یه وقتایی اگه اطرافت پر از آدم باشه بازم درونت یه جورایی تنهاست و ...
دلت یه جورایی دلتنگی داره ...
معلوم نیست دلتنگ چه کسی هستی ... ولی دلتنگی ...
دلیلش چی میتونه باشه ؟؟؟
یه تنهایی بی دلیل ... یه دلتنگی خاص ...
یه حالت شیرین ، ولی پر درد !!!
نظر یادتون نره
زنـدگے زیباسـتـــ ...
بــﮧ زیبایے چشمهای پـُـفـ ڪرده از
هِق هِق هــای شبــانـﮧ !
بــﮧ زیبایے بغــض نفس گیـر روزانــﮧ ...
بــﮧ زیبایے قلب تڪـﮧ تڪـﮧ شُده از
شڪستنهای بیشمـار ...
بــﮧ زیبایے نفسے ڪــﮧ از تنگے بالـا نمیایـد !!
بــﮧ زیبایے تمام شدن تـدریجے مـن ...
آری
"زنـدگے زیباستــ ـــ"
نظر یادتون نره
تویی که الان دلت واسه یه بی معرفت تنگه ...
تویی که میخوای بهش زنگ بزنی ولی غرورت نمیذاره ...
تویی که بغضتو قورت میدی که یه وقت گریه نکنی ...
تویی که هر آهنگی گوش میدی یاد یه نفر میفتی ...
تویی که تا میای یه کاری کنی میگی : بیخیال ...
تویی که واس خودت آواز میخونی....
تویی که این روزا توی دنیای مجازی غرق شدی ...
تویی که حتی توی دنیای مجازی هم خودتو گم کردی ...
تویی که نمیدونی چه ریختی خودتو خالی کن ...
به سلامتی تـــــــــــــو ...
نظر یادتون نره
تو سکوت می کنی
فریادم را نمی شنوی
یک روز من سکوت خواهم کرد !
تو آن روز برای اولین بار
مفهوم " دیر شدن " را
خواهی فهمید ...
نظر یادتون نره
حوصله خواندن ندارم
حوصله نوشتن هم ندارم
این همه دلتنگی دیگر نه با خواندن کم می شود نه با نوشتن …
دلم "تـو" را می خواهد !
نظر یادتون نره
باورتـــ بشود یانـﮧ
روزی مـﮯ رسد کـﮧ دلت برای هیچ کس؛
بـﮧ اندازه ی مـن تنگــ نخواهد شد...
برای نگاه کردنمــ
خندیدنمـــ
اذیتـــ کردنمــــ
برای تمام لحظاتـﮯ کـﮧ در کـ ـنارم داشتی
روزی خواهد رسید کـﮧ
در حسرت تکرار دوباره مـن خواهـﮯ بود
می دانم روزی کـﮧ نباشم "هیچکس تکرار مـن نخواهد شد"...
نظر یادتون نره
از مــن خواستـــ حـــلالش کنــــم
همـــان کســی کــه...
بــا بــــی رحمـــی محبتــــ هایــم را حـــــرام کـــرده بــــــــود...
نظر یادتون نره
گاهی وقتا ویسکی کنارته …
سیگارم جلوته …
ولی نه پک میزنی و نه پیک …
فقط یه لبخند به تنهاییت میزنی …!!!
همین و بس.
نظر یادتون نره
لغت نامه هاى دنیا را باید آتش زد !
جلوى واژه ى نبودن نوشته اند: “عدم حضور شخصى یا چیزى” ؛ همین !
چقدر نبودن تو را ساده فرض مى کنند ؟!
کابوس امشبم شده ای تو ؛
دوم شخص مفردی که زمزمه ی دوستت دارم را در گوشم نجوا میکرد...
و حال میگوید "برو"
تک فعلی که هیچگاه انتظار شنیدن صیغه ی امرش را نداشتم !
نظر یادتون نره